۱۳۹۰/۱۰/۰۸

ساندیس خور به من بگو اگر فتنه در 9 دی 88 تمام شد پس قیام 25 بهمن سال بعد چه بود؟

امروز به توصیه یکی ازدوستام  که در روز تظاهرات عاشورا دستگیر شده بود و تازه آزاد شده داشتم تلوزیون جمهوری ننگین اسلامی را میدیدم که مستندی گذاشته بود بر حماسه کیک و ساندیس در 9 دی .

هیچ سخن اضافه ای نمیگم فقط به ساندیس خوران و رهبر یک دست انقلاب میگم که اگر فتنه در 9 دی تمام شد آن جمعیت میلیونی چه بود که 25 بهمن به خیابان آمد و شما از ترسش کروبی و موسوی رو حبس کردید و در طویله اسلامی شروع به شعار دادن کردید.و اینقدر ترسیده بودید که نمیدانستید چه کنید. یاد جانباختگان راه آزادی در  روز 25 بهمن محمد مختاری و صانع ژاله گرامی باد.

عکسهای چند ساندیس خور رو که امروز دیدم هم میزارم براتون






۱۳۹۰/۱۰/۰۶

گفتگو من با نشریه دمدیا لاین آمریکا


نوشته فلیس فریدسون
منتشر شده در 19 دسامبر 2011
در آپارتمانی شیک در منهتن مشرف به پارک مرکزی نیویورک موقعیتی فراهم شد که چهار خبرنگار امریکائی از چهار آژانس خبرگزاری در محیطی گرم و امن بطور مستقیم با چهار ایرانی گفتگو کنند که در معرض شرایط متأثر کننده ی متفاوتی بودند.  " مبارز نستوه" که با نام مستعار پشت صفحه نمایش کامپیوتر مخفی شده است از طریق خط تلفنی رمز گذاری شده ی اینترنتی گفت که " اگر ما در حین گفتگو با خبرنگاران خارجی دستگیر شویم ، آنها ما را به زندان اوین می برند و اعدام می کنند."

با این حال ، به مدت دو ساعت، این چهار نفر، ساکن شهرهایی از سراسر ایران، با پاسخگویی به نوبت به یک سری از پرسش های مختلف مطرح شده از سوی خبرنگاران، مقامات و مسئولان رژیم اسلامی را به مبارزه طلبیدند. پرسش هایی درباره ی وضعیت زندگی در جمهوری اسلامی گرفته تا  مشکلات دسترسی به خبرها  و هشدار و آگاهی رسانی به جهان خارج نسبت به واقعیتهای وضعیت موجود که با آن روبرو هستند. ناگفته نماند که در میان مخاطبان آنها ، گوش ها برای شنیدن کوفتن در تیز شده بود که خوشبختانه هرگز این اتفاق نیافتاد.
 
نیروی پشت "نهاد مردمی" سازمانی با ساختار از پائین به بالا، مستقر در ایالات متحده، که در اواسط سال  2010 میلادی تاسیس شده است، دکتر ایمان فروتن ، آمریکایی ایرانی تبار مهندس کامپیوتر و برق با سابقه ای طولانی در ایجاد گروه های مقاومت است که ماموریت اصلی آنها سرنگونی رژیم ایران با مبارزه بدون خشونت و ایجاد یک دموکراسی سکولار در ایران هست.
.
به عنوان مترجم، فروتن به ما توضیح داد که در انتهای دیگر تماس اینترنتی یک زن به عنوان یک "تکنوکرات" ، یک وکیل، یک دانشجو و یک پیمانکار ساختمان هست. هر کدام به نوبه خود ، تکه هایی به پارچه چهل تکه ای اضافه می کردند  که واقعیت شرایط موجود در ایران را به تصویر می کشید و دریچه ای  رو به آینده ایست  که متفق القول از دید همه به سمت یک بحران توده ای برای سرنگونی رژیم خامنه ای پیش می رود. آراء جمعی این بود که کمک های خارجی مورد نیاز است و فرصت محدود و کمی برای تحقق این امر وجود دارد.

این مطالب تصویری از فریاد دادخواهانه را به ما نشان می دهد که مشابهش را طی نه ماه گذشته از سوی سوریه ای ها مشاهده کردیم. آنها پرسیدند چرا امریکا مایل به کمک حتی نظامی برای سرنگونی قذافی لیبی بود و از سرنگونی مبارک در مصر به رغم دوستی دیرینه ی او با ایالات متحده پشتیبانی معنوی کرد، اما به ایرانیان برای رسیدن به موقعیت بزیر کشیدن دولت سرکوبگر و درعین حال متزلزل کمک نمی کند که در قیاس با لیبی و مصر ،  امنیت و آرامش منطقه و جهان را بیشتر تهدید می کند ؟ "

بنظر می رسد ایرانی ها در عجب هستند که چگونه رهبری آمریکا به این واقعیت نرسیده است که کمک شکل های گوناگونی دارد و لزوما به معنای حمله ساحلی توسط تفنگداران دریایی یا ارسال موجی از موشک های کروز نیست. "دماوند" پیمانکار ساختمانی گفت "ایالات متحده به نظر می رسد همیشه دو قدم عقب هست" ، و گله کرد که " پس از انتخابات،  هنگامی که معترضان به خیابانها آمدند فرصتی برای  دریافت کمک پدید آمد و ما به دریافتش امیدوار بودیم، اما این کمک هرگز صورت نگرفت."  آنها از مداخله ی نظامی استقبال نمی کنند. برای مثال: "وقتی تاسیسات هسته ای مورد حمله قرار گیرند برق از کجا تامین می شود؟"

ایرانیان گفتند که هم اینک فرصت دوباره ای درسایه بهار عربی که در منطقه گسترش یافته پدید آمده و مردم برای یک حرکت آماده اند که نباید نادیده گرفته شود.
پس به چه چیز قدرتمند دیگری نیاز است برای پایین آوردن یک رژیم سرکوبگر اگر که این قردت شامل بکارگیری نیروی نظامی نشود؟ تحریم ها می توانند کارگر باشند، بشرطی که بطور موثر اعمال شوند. از نظر " مبارز نستوه" ، این بدان معناست که بانک مرکزی و شرکت های نفتی هدف تحریم ها قرار گیرند.

و اطلاعات.  هر چهار نفرشان معتقد بودند که کیفیت برنامه های رادیو صدای آمریکا به شدت نزول کرده و از این مسئله ناراحت بودند. همگی آنها موافق بودند که " احتمال دارد که صدای امریکا توسط عوامل دولت ایران اداره می شود".  اگر چه برقراری ارتباط با روزنامه نگاران خارجی می تواند به بهای از دست دادن زندگیشان تمام شود، اما شگفتی آور نیست که جریان اطلاعات قابل اعتماد و اطلاع رسانی دقیق از جمله اولویت هایی هست که در صدر فهرست کارهایی که باید انجام شود در نظرشان قرار دارد. علیرغم نارضایتی که از برنامه های صدای امریکا دارند. اما بلا شک بسیاری تعجب خواهند کرد که تمام ایرانی ها کانال فارسی رادیو اسرائیل را به عنوان "بهترین رادیو در ایران" نام بردند.
در واقع ، بخش شگفت آور مصاحبه آن قسمت بود که بدون ابهام و سازش ناپذیر خط بطلانی کشیده شد بر رد دولت یهودی که به مثابه امضای رژیم خامنه ای / احمدی نژاد در آمده است. تصور کنید، به جای اینکه گفته شود که مسئله اسرائیل - فلسطین مادر تمام درگیری های خاورمیانه و علت تمامی نا آرامی های موجود است ، ما می شنویم که پس از آن که جمهوری اسلامی برود، جعبه باروتی که هدفش اسرائیل است از بین می رود. پیمانکار ساختمانی  به ما گفت "ما با اسرائیل نه مرز مشترک و نه  ارتباطی با اسرائیل داریم". "یلدا" تنها زن این گروه، تکرار کرد که "مردم ایران هیچ نزاعی با اسرائیل ندارند" و برای اینکه مدرکی دال بر اینکه احمدی نژاد از سوی مردم صحبت نمی کند ارائه نماید  افزود که "ما بر این باوریم که هولوکاست اتفاق افتاده است. "

خب، ما چه چیزی از ایرانیانی که زندگی و جان خود را  به خطر انداختند تا مکنونات قلبی خود را با چهار خبرنگار آمریکایی در میان بگذارند و آنها به نوبه خود آن را به مردم آمریکا منتقل کنند، یاد می گیریم؟ داستان یک دهه آشکار می شود و ما بطور قابل ملاحظه ای از آنچه که دارد اتفاق می افتد نا آگاهیم. با این همه تحریم ها و تهدید ها، غرب عملا بطور مجازی به رژیم خامنه ای / احمدی نژاد اجازه داده است که جریان اطلاعات و اطلاع رسانی بروز را مسدود کند که در نهایت می تواند مردم ایران را به جامعه جهانی پیوند زند.
وکیل شجاعی که  تنها به عنوان "شهاب شباهنگ" شناختیم، کسی که به ما گفته شد اولین پیش نویس قانون اساسی برای دولت سکولار ایران را نوشته است، با ما  به زبان انگلیسی و با وضوح و با اطمینان از امکان تغییرات دموکراتیک در پیش رو صحبت کرد.

قهرمانان  آینده ایران آنهائی نیستند که به کاروان نظامی حمله ور می شوند و تأسیسات دولتی را منفجر می کنند، بلکه آنهائی هستند که سخت در تلاشند تا اندک کانال های اطلاعاتی را بازنگهدارند و با بهره گیری از فن آوری نوین شکستن فیلترها تعداد ایرانیانی که  قادر به ارتباط با جهان خارج را داشته باشند، افزایش دهند.  پیام روشن این است که غرب می تواند در این امر به میزان زیادی و با هزینه بسیار کمی کمک نماید.

یکبار دیگر ما می بینیم که توجه بیشتر و مطالعه ی دقیق زندگی در خیابان های ایران می تواند به ما در درک بهتر آنچه که مورد نیاز است و آنچه که نیست کمک کند و به ما یاری دهد که چگونه می توانیم در نهایت به باور مردم ایران در جهان آزاد جامه عمل بپوشانیم.

فلیس فریدسون،  صاحب امتیاز و مدیر عامل آژانس خبری مدیا لاین و موسس باشگاه مطبوعات در خاورمیانه است. با او می توان از طریق نشانی ایمیل tmlnewsagency@gmail.com
تماس گرفت.



ترجمه از گروه ترجمه نهاد مردمی 

مطلب اصلی در این سایت 

۱۳۹۰/۱۰/۰۵

طرح غرامت از انقلابیون 57 , عصبانیت غرامت دهندگان و استفاده از عکس موسوی و کروبی

در نوشته قبلی دیدید که طرح غرامت از انقلابیون 57 را بررسی و درباره اش نوشتم.ولی سری به فضای مجازی به ویژه بالاترین که  من رو به علت معرفی یکی از مزدوران جمهوری اسلامی که فیلمش رو میتوانید از این لینک ببینید , یک ماه مسدود کرده زدم.
عجب غوغایی به پا بود .یک عده سفت و سخت دنبال گرفتن غرامت و عده ای هم نفی و انکار که نه ما غرامت نمیدیم.به ما چه که انقلاب شده.یک عده هم که آره ما انقلاب کردیم خوب کردیم .حق شما همینه دیگه .خودتون برید رژیم رو عوض کنید.نسل آینده از شما هم میپرسه چرا رژیم عوض نکردید.
خواستم بهتون بگم بابا جون شما که یک معذرت خواهیهم حاضر نیستید از این همه جوان که به واسطه انقلاب  بدبخت کردید,کنید فردا که قدرت به دستتون افتاد میخوایید چیکار کنید.همون سید علی گدا شماره 2 و مموت شماره 3  میشید شماها.تیم ترور و منفی هم که تشکیل دادید.

اما استفاده از عکس موسوی و کروبی برای موضوع داغ رو من به شدت محکوم میکنم.مطمئن باشید اگر موسوی نکته سیاهی در پرونده اش داشت همون شب احمدی نژاد همه اش رو روی دایره میرخت و اینقدر نتونسته بود پرونده ای از میرحسین گیر بیاره که رفت و گیر داد به رفسنجانی و ناطق نوری و ...  پس اینکار از نظر من بسیار اشتباه بود و شاید بتوان گفت تا بسیاری مغرضانه بود.من کاری به هاشمی رفسنجانی و حتی خاتمی ندارم ولی از نظر من موسوی و کروبی دو بزرگواری هستند که هنوز پشت مردم رو خالی نکردند.کافی بود یک دست بوسی از سید علی خامنه ای  کنند و به منسبها برسند.این کار را نکردند پشت مردم ایستادند و من سخن شاهزاده رضا پهلوی را اینجا تکرار میکنم نه تنها برای آزادی موسوی و کروبی بلکه برای آزادی همه  زندانیان سیاسی و عقیدتی تلاش و کوشش میکنیم و در این راه یک دشمن برای خودم میبینم که اونهم فقط و فقط جمهوری نکبتار اسلامی هست.

۱۳۹۰/۱۰/۰۴

موضوع غرامت از انقلابیون 57 و یک پرسش تاریخی

جدیدا صفحه ای در فیس بوک راه اندازی شده به اسم

طرح غرامت جوانان ایران از انقلابیون 57 که به اشتباه خود اقرار نکرده اند.







وقتی وارد صفحه میشوید و توضیح آن را میخوانید بسیار ساده است. خلاصه آن رنجی است که بر یک ملت مخصوصا جوانانی مانند خود من رفته است.احساس بدبختی همیشه در این چند سال همراهم بود و اینکه چرا در یک کشور بزرگ و ثرتمند ما باید اینقدر بدبخت باشیم .وقتی به فیلم و عکسهای قبل از انقلاب نگاهی میکنی  و حتی به سفرهای شاه به امریکایا سازمان ملل یا دیدار با ملکه انگلیس و پادشاه های مختلف و جشن های 2500 ساله احساس غرور میکنی و وقتی به این دوران نگاه میکنی احساس خفت.



من خود از خانواده قشر متوسط به پایین جامعه هستم ولی یک تجربه بزرگ برایم ثابت شد اینکه میگویند باید یک مستضعف و فقیر به قدرت برسد تا درد مستضعفین و فقرا را بداند به نظرم تئوری کاملا اشتباه و شکست خورده است.چه بسا در این 33 سال 



بسیار ملا و بدبخت و به قولی مستضعف به راس قدرت امدند و ثروت ها اندوختند و کاخ ها ساختند و دردی از طبقه خود دوا نکردند.من جوان حقیقتا دیگر با این صحبتها خام نمیشوم چون خطا آزمود را آزمودن خطاست .




یک سوال بزرگ اینجاست چرا همان کسانی که انقلاب کردند و بعد عده زیادی از آنها متواری شدند و گریختند از کردار خود,از بدبخت کردن یک نسل و سوزاندن خود و اطرافیان ,خواهران و برادران خود احساس ندامت و پشیمانی نمیکنند ؟ 



البته نمیشود همه را با یک چوب زد چه بسیار افرادی بودند و هستند که از همان روزهای اول انقلاب تا همین ساعتی که من این نوشته را مینویسم این اقرار تاریخی را انجام داده و مسئولیت کار خود را پذیرفتند و درود بر همه آنها باد ولی هستند معدودی که بر عقیده خود پای میفشارند و حتی زیر بار بدبخت کردن نسل من و همسالان من  نمیروند.این سوال جدی از همه آنها مطرح است و یک نسل منتظر پاسخ آنهاست؟!

۱۳۹۰/۱۰/۰۲

تحریم انتصابات : ما زمانی رای خواهیم داد که همه باهم رای بدهیم


پوستری تقدیم به همه ایرانیان آزاده

آغاز طرح اسکناس نویسی در داخل کشور در حمایت از شاهزاده رضا پهلوی

در آغاز یک طرح همگانی بر حمایت از شاهزاده رضا پهلوی گروهی از جوانان ایران از تاریخ 1 دی 2570 شاهنشاهی برابر با 1390 خورشیدی و 2011 میلادی اقدام به اسکناس نویسی و پخش آن در فضای مجازی کرده اند. از این رو از همه هموطنان دعوت میشود هر یک با نوشت یک یا چند اسکناس حمایت خود را از شاهزاده رضا پهلوی اعلام دارند.
این اسکناس ها هر کدام توسط دوستانی مختلف از سراسر ایران ارسال شده .شما نیز با نوشتن هر اسکناس و گذاشتن عکس آن بر روی صفحه فیس بوک و سایتهای خود دیگر هموطنان را به این طرح فراگیر دعوت کنید .





  





۱۳۹۰/۰۹/۲۸

وقتی جرس نماینده شیخ شجاع آقای واحدی را هم قبول ندارد توقعی دارید طرح شاهزاده رضا پهلوی را بپذیرد؟

به یاری اهورامزدای ایران دست دشمنان ملتی زجر کشیده که 32 سال انواع و اقسام کلک های جمهوری اسلامی را چشیده اند دارد رو میشود.چند مدت پیش معرکه گیری سایت جرس و دست اندرکاران آن مهاجرانی و کدیور بر سر اینکه آقای واحدی نماینده شیخ شجاع نیست را دیدیم و قبلتر از آن رسوایی مهاجرانی  در دفاع از خامنه ای که گفت خامنه ای حتی نقطه خاکستری در زندگی ندارد را هم دیدیم و دروغگویی کدیور که مردم شعار هم غزه و هم لبنان جانم سر دادن را شنیدیم. امروز برای من زیاد تعجب آور نبود که وقتی شاهزاده پا به عرصه عمل گذاشت تا بنیان پوسیده ولایت فقیه را بر باد دهد اولین مخالفانش همراستا با کیهان شریعتی مداری و روزنامه رسالت رژیم و صدا و سیما و بیست و سی ,سایت به اصطلاح سبز جرس و در باطن خائن به خون شهدای جنبش سبز باشد.ما اینها را میشناختیم ولی بسیار جالب شد که دست این افراد بازهم برای ملت رو شد.


خزعولات جرس در مورد طرح شاهزاده رضا پهلوی را میتوانید از اینجا بخوانید :
http://www.rahesabz.net/story/46495/

۱۳۹۰/۰۹/۲۷

جریان عکسی از شاهزاده رضا پهلوی که رسانه ها و عوامل رژیم استفاده میکنند



در کنفرانسی که توسط cnn news به نمایش گذاشته میشود شاهزاده رضا پهلوی بخاطر ندا آقا سلطان و  بخاطر احساساتی شدن و احساس لطیف ایرانیان وطن پرست که نمیتوانند جلوی گریه خود را بگیرند اشک میریزد .همین تصویر, تصویری میشود که رسانه های حکومتی رژیم و حتی عوامل آن بارها و بارها برای وقتی که بخواهند از شاهزاده رضا پهلوی سخنی بیاورند استفاده میکنند.

من به عنوان یک ایرانی به همه آنها میگویم که گریستن برای ملتی که در بدبختی به سر میبرد,مورد تجاوز قرار میگیرد ,کشته میشود, نشان دهنده احساسات پاک یک انسان است اما توی مزدور باید بدانی وقتی که نداها و مردم خود را در خیابان میکشی و بعد خنده مستانه سر میدهی نه ایرانی هستی نه بویی از انسانیت برده ای. این افتخار نیست که به گریه شخصی بخندید و از این کار احساس قدرت کنی. ما برای کشته شدگانمان خواهیم گریست ولی در وقت عمل و مبارزه  همه شما را دستگیر و تحویل دادگاههای ملی ایران  خواهیم داد اینرا مطمئن باشید.

این فیلم همان کنفرانسی که برایتان گفتم


و این هم نمونه از عکسهایی که رژیم استفاده میکند






۱۳۹۰/۰۹/۲۶

مصاحبه من و 3 دوست دیگر از ایران با نیویورک پست

مصاحبه ای که من و 3 دوست دیگر از ایران با نیویورک پست داشتیم چاپ شده است.در این صحبت سعی کردم صدای در گلو خفته ملت داخل کشور را به گوش جهان به ویژه رسانه های آمریکا برسانم و بازوهای نایاک و لابی های رژیم را قطع کنم
میتوانید مصاحبه را از سایت نیویورک پست بخوانید ترجمه به زودی ارائه میشود
.


16 دسامبر 2011
بنی آونی
فیس بوک ممکن است به برخی از شورش های بهار عرب کمک کرده باشد، اما این هفته اسکایپ ، پنجره ای بسوی  ایران هنوز تحت ستم گشود و فرصتی برای گفتگوی  رو در رو با افراد شجاع و مشتاقی فراهم کرد که خواستار جایگزینی رژیم ظالم با یک دموکراسی سکولار هستند.
سه مرد و یک زن ،  مخفیانه  در مقابل رایانه های خانگی خود در شب ایران ، زندگی خود را به خطر انداختند تا یک گفتگوی اینترنتی را با گروه کوچکی از خبرنگاران انجام دهند که در یک آپارتمان واقع در غرب خیابان پارک مرکزی جمع شده بودند. (ایمان فروتن ، سرمایه گذار تلویزیونی آمریکائی - ایرانی تبار که نهاد مردمی، گروهی مخالف رژیم ایران و مستقر در آمریکا را پایه گذاری کرده ،  سخنان آنها را از فارسی ترجمه و تعریف می کرد.)
این کارچقدر می توانست برای آنها خطرناک باشد؟ "یلدا " زنی با چهل و اندی سال که معنی شناسه کاربری او در فارسی به معنی "طولانی ترین شب سال است" گفت که " فقط خدا می داند. هیچ کس در ایران مطمئن نیست."
پاسخ یک مرد دیگر ، با شناسه کاربری "مبارز نستوه" مشخص تر بود : "اگر ما در حین صحبت با روزنامه نگاران خارجی دستگیر شویم، آنها ما را به زندان اوین می برند و ما را اعدام می کنند."

این گروه که نام واقعی خود را بدلایل قابل درک پنهان نموده بودند همچنین شامل یک پیمانکار ساختمان ، "دماوند" و یک وکیل ، "شهاب شباهنگ" بود.  "شهاب" رهبری گروهی را عهده دار است که در پی انتخابات تقلبی ریاست جمهوری  ایران در ژوئن 2009  «اولین پیش نویس" قانون اساسی ایران را با بهره گیری از اصول باستانی ایرانیان که الهام گر یک دموکراسی سکولار است، برای ایران پس از ملاها نوشته اند.

اگر دنبال دلیل دیگری نباشیم ، فعالیت مخفیانه این ایرانی ها به همراه نظر سنجی شگفت انگیز افکار مبارزان که توسط آمار گیران دانشگاهی ضد رژیم به انجام رسیده ،  نشان می دهد که خیزش 2009 کماکان زنده است ، حتی اگر مبارزان  به نحو موجهی از وحشت پدید آمده در جامعه توسط  بسیجی های آدمکش رژیم در هراسند.

پشتیبانی ما می تواند به آنها برای گسترش دموکراسی در یک نقطه حیاتی خاورمیانه کمک نماید و به جنگ ما بر علیه برنامه هسته ای تهران یاری رساند.
انفجارهای اخیر در سایت های حساس در سراسر ایران ممکنست نشانه ای از این امر باشد که جنگ مورد حمایت ایالات متحده برای خرابکاری در برنامه هسته ای آخوندها رو به افزایش است. اما آیا حملات بیشتر، مردم ایران را پشت سر رژیم قرار خواهد داد؟ موضوعی که  کارشناسان سیاست خارجی به طور معمول به ما هشدار می دهند.

در این زمینه "شهاب" به دو مورد "نظر سنجی های مبارزان" اشاره نمود که در آن از  ایرانیان خواسته شده بود نظر خود را در صورتی که  تاسیسات هسته ای مورد حمله قرار گیرند، بیان کنند. در نظرسنجی نخست که در ماه اوت سال 2007 انجام گرفته است  90 درصد پاسخ داده اند که "با حمله کنندگان مقابله خواهند کرد" و تنها 5 درصد خواهان این حمله بودند.

اما پس از قتل عام مردم  در سال 2009 ، ایرانیان نظر خود را تغییر دادند. در نظر سنجی اوت 2010 که  از همان گروه نخستین صورت گرفت ، تنها 9 درصد خواستار مبارزه با حمله کنندگان و 18 درصد آن را محکوم نموده بودند ، 11 درصد بی تفاوت و 62 درصد خواهان حمله به تاسیسات هسته ای بودند  اگر آن حمله به سرنگونی رژیم می انجامد.

برخی ممکنست به روش نظرسنجی از ناشناسان (با وجودی که آنها تنها قصدشان گریز از دست جلاد هست) ایرادهایی بگیرند. اما این نتایج بخوبی به ما  تغییر نگرش ایرانیان داخل را بهتر از حدسیات کور صاحبنظران از خود راضی واشنگتن نشان می دهد.

مخالفان جمهوری اسلامی همچنین می گویند که آمریکا می تواند بسیار بیشتر از آنچه که در حال حاضر انجام می دهد برای تغییر این رژیم به ما کمک کند. "مبارز" گفت که "صدای آمریکا باید صدای آزادی باشد ،  اما به جای آن به نظر می رسد که دولت ایران برنامه فارسی خود را اجرا می کند " ، در مقابل ، او بخش فارسی رادیو اسرائیل را برای  پخش اخبار دقیق و انجام مصاحبه های  مداوم با قربانیان و مخالفان نظام جمهوری اسلامی ایران از درون کشور را ستایش کرد.

" دماوند" گفت که ایران "هیچ مشکلی" با اسرائیل ندارد و اضافه کرد ، بله،  ایرانیان معتقدند که هولوکاست اتفاق افتاده است. "

آنها هنوز از عدم پشتیبانی آشکار پرزیدنت اوباما از قیام 2009 برآشفته و دلگیرند. " مبارز" گفت که "ما نمی توانیم آن را فراموش کنیم. این لکه سیاهی در ذهن ما است."

"یلدا" گفت که او از"سیاست ایالات متحده در قبال ایران عصبانی نیست. من فقط نمی بینم که سیاستی وجود داشته باشد! "
پس چه باید کرد؟ همانگونه که "دماوند" اشاره کرد ، "سپاه پاسداران رژیم کنترل 80 درصد از اقتصاد ایران را در دست دارد." یا ، همانطوریکه "مبارز" عنوان کرد ، 97 درصد از ایرانیان زیر خط فقر هستند ، در حالی که 3 درصد ثروتمندند. این آن چیزی هست که نخبگان جهانی می باید مورد هدف قرار دهند ، او گفت : "چرا ایالات متحده و دولت های دیگر اقدام کامل به تحریم بانک مرکزی ایران و شرکت های نفتی آن نمی کنند؟"
با توجه به تذکرات اخیر وزیر امور خارجه هیلاری کلینتون و دیگران ، واشنگتن در حال حاضر بسیار بیشتر از سال 2009 به ایده تشویق تغییر رژیم روی گشاده ای نشان می دهد. خوب هست -- ولی نه برای به این زودی ها.
در همین حال ، به یاد داشته باشید : تحریم ها و دیگر اقدامات برای جلوگیری از پیگیری های هسته ای ایران مانعی برای  انقلاب ضد ملا نیست. این اقدامات به این انقلاب کمک خواهند کرد. 
Read more: http://www.nypost.com/p/news/opinion/opedcolumnists/skyping_with_iran_underground_q1vQTdPOwGFTmCd45BWqxM#ixzz1glmRMP7G

۱۳۹۰/۰۹/۲۳

تصاویر پوشاندن کنسولگری روسیه در نیویورک با تابلوهای اعتراضی توسط نهاد مردمی

در سالروز 21 آذر و نجات آذربایجان از چنگال رژیم کمونیست شوروی و در اعتراض به سیاستهای خصمانه روسیه و چین در به آزادی رسیدن کشورمان کنسولگری روسیه در نیویورک توسط گروه نهاد مردمی با تابلوهای اعتراضی پوشانده شد.

تصاویر این تابلو ها را میتوانید در زیر ببینید. از همین جا باید تشکر و قدردانی کرد از نهاد مردمی و همه اشخاصی که این کار را انجام دادند.






۱۳۹۰/۰۹/۱۷

حذف سه باره موضوع داغ من در آزادگی


برای سومین بار پیاپی موضوع داغ من که در یک هفته در تارنمای آزادگی زده میشد حذف میشود.من هیچ متوجه این نیستم که چه سیاستی پشت اینکار هست. تمام موضوعات داغ قانونی و لینکهای آن کامل بود.

جالب هست امشب موضوع داغ کلی 16 آذر حذف و جایگزین آن 16 آذر در ترکیه میشود که در عکس میتوانید ببینید.


موضوع داغ من کلی بوده و تمام لینکهای تظاهرات 16 آذر در انجا واقع شده بود. مدیریت ازادگی هم به هیچ وجه پاسخگو نیست یا میگوید درخواست کاربران بوده .گیریم که 10 ایدی فیک گزارش رد کردن ایا باید موضوع داغ قانونی حذف شود؟

لطفا سیاستهای این سایت که از اول هم مشخص نبود را واضح و شفاف بگویید تا ماندن یا رفتن خود را تشخیص دهیم.

۱۳۹۰/۰۹/۱۳

مقایسه آماری سایتهای وب 2 فارسی



در این جدول به بررسی و مقایسه 5 سایت وب 2 به نام های بالاترین ,آزادگی ,دنباله,ریشه ها و سبز لینک پرداخته و تجربه عضویت خودم در هر یک از این سایتها را بر اساس جدول در آوردم که امیدوارم دوستان بتونند استفاده کنند.

یادی از شیخی شجاع که در بند است




این روزها شاید کمتر کسی در فکر این باشد که ما دو رهبر نمادین برای جنبش سبز داشتیم که الان در بند هستند .این روزها همه چیز روزمره شده است.بیشتر یا خبر جنگ است یا خبر سفارت گیری یا اینکه یارانه مردم دیر شده است. اما میخواهم امروز از شیخ شجاع یادی کنم. با وجودی اینکه هر سال انتخابات را تحریم میکردم سال 88 در انتخابات شرکت کردم و به مهدی کروبی رای دادم.از رای دادنم پشیمان نیستم.شاید او میتوانست آن تغییر را به وجود آورد و ما را تا یک رفراندوم به پیش برد.

روزهای تظاهرات فراموش نشدنی هستند.زمانی که شیخ با وجود عارضه تنفسی با وجود گاز اشک اور و گاز فلفل در بین تظاهر کنندگان حاضر میشد و به همه مردم روحیه میداد.از جانباخته راه آزادی همرزم عزیز زهرا بهرامی (بانو کردیه) از هواداران پادشاهی در ایران که ناجوانمردانه به دست این جانیان در روز عاشورا دستگیر واعدام شد نقل میکنم که در گفتگویی که در یک تالار صوتی داشتیم میگفت : وقتی دیدیم که کروبی به بهشت زهرا آمد ما روحیه تازه ای گرفتیم.حال کروبی هر که میخواهد باشد. مهم این است که او امروز یک آزادی خواهی است.
میخواهم بگویم وقتی کسی پای در عرصه آزادی خواهی گذاشت ملت ایران اینقدر بزرگ هستند که او را حمایت کنند.کارهای گذشته را به فراموشی بسپرند و دل در گرو آینده آزاد ببندند.

پس شیخ عزیز به یادت هستیم هر کجا که باشی.در این روزگاری که در بین دو راهی بودی که جنتی باشی یا مهدی کروبی , مهدی کروبی را انتخاب کردی و عنوان شیخ شجاع را برای خود خریدی. بودند شیخ ها و ملاهایی که سر تسلیم در مقابل ولی فقیه خم کردند و تکلیف آنها برای ملت روشن است ولی به جرات میتوان گفت پس از آیت الله کاظمینی بروجردی عنوان دومین روحانی شجاع به مهدی کروبی میرسد.

۱۳۹۰/۰۹/۱۲

آقای نوری زاد شما اول جوابگوی من جوان باش که برایش انقلاب اسلامی آوردی

آقای نوری زاد که هر هفته نامه ای به رهبر گرامیتان مینویسید و امیدوار هستید که رهبر جواب نامه شما را بدهد و در نامه خود زمین و زمان را مثال میزنید که رهبر به راه اصلی خود که من نمیدانم کدام راه هست بازگردد .دیدم در نامه اخیر از رژیم سابق گله کردید که ما را استقلال تهی کرد و هزار فامیل راه انداخت ولی آیا واقعا از سر صداقت این حرف را میزنید.

اگر کسی باید طلبکار باشد من جوان ایرانی هستم که نه خمینی را دیدم نه رژیم سابق را ولی دستاوردها را دیده ام. اگر کسی طلبکار هست من هستم که میگویم شما چرا انقلاب کردید که ننگ را برای من و نسل من پدید آورده اید . شما در نامه خود گفتید که :
چرا که یک باور تاریخی به آنان می گفت: در هرکجا اگر احساس نا امنی با شماست، در رژیم اسلامی – بخاطر امتزاجِ غلیظ وعمیقش با خیرها و خوبی ها – جزامنیتِ محض با شما نخواهد بود. مردم بی پناه ما با گزینش ما، از نا امنی به امنیت، از سرسپردگی به استقلال، از نبود آزادی به آزادی، از حقارت به تکریم، از دزدی به پاکدستی، از بی هویتی به هویت، از بداخلاقی به اخلاق، وخلاصه از شیطان به خدا پناه آوردند.
ولی در واقع من آن شیطانی که نام میبرید به هزار خدای شما که خمینی باشد ترجیح میدهم.من در عجبم از نسلی که برای ما یک انقلاب شوم به بار آورد یا فرار کرد و بدبختی را برای ملت داخل به ارمغان گذاشت و یک نسل مانند شما که بجای عذر خواهی از ملت ایران و کشته شدگان سال 60 -67-78-88 و بقیه اعدام شدگان و کشته شدگان راه آزادی و همچنین یک ملت بزرگ که 33 سال زیر زجر این حکومت هست باز هم به رژیم سابق میپردازید و بر بدبخت کردن نسل جوان پا میفشارید.
در جایی از متن گفته بودید که صادقانه رشته های اختیار را به تمامی، آری به تمامی، به ما و شما سپردند.
آن آری که شما هم نام میبرید به گفته خود دکتر ملکی تقلبی بود !
و در پایان در عجبم که امیدرضا میرصیافی وبلاگ نویس در یک نامه که به رهبر نوشت در زندان کشته میشود و شما همچنان نامه مینویسید و نامه مینویسید.

پدر، می دانم که به کجا رفته ای/نادر ایرانی

  نوشته ای از نادر ایرانی برای درگذشت پدر جناب مهدی میرقادری  پدر ! می دانم به کجا رفته ای .. می دانم چه کسی تو را با خود برده است .. اما چه...