۱۳۹۰/۱۲/۲۱

سرگرمی جدید ایرانیان عزیز ...چطوریم؟

بعضی وقتها که به فضای مجازی یا فضای حقیقی سر میزنم و با خود می اندیشم که برای چه کسی و چه کسانی دارم مبارزه میکنم؟ برای آزادی خودم یا دیگران.دیگرانی که حاضر نیستند کوچکترین و حتی کوچکترینه کارها را در قبال به آزادی رساندن ملت ایران انجام دهند.افرادی بی تفاوت نسبت به هم نوع نسبت به جامعه و نسبت به قفس بزرگی به اسم ایران که درونش زندگی میکنند.گاهی فکر میکنم چرا باید گوشت دم توپ شد برای عده ای که حتی وقتی دعوتشان میکنی به یک حرکت کوچک آزادی خواهانه  یا مبارزتی از یک اشتراک گذاری ساده در فیس بوک تا اطلاع رسانی ساده در فضای حقیقی یا انجام نمیدهند یا من که انجام میدهم را هم مسخره میکنند.آیا همین افراد نیستند در فردای آزادی ایران پا روی شانه های نداها و سهراب ها میگذارند و از موهبت آزادی بهره ها میبرند.

اخیرا در فیس بوک ایرانیان عزیز کار جدید را یاد گرفته اند.عکس های خود را در گروههای بزرگ 100 هزار نفر و 200 هزار نفره میگذارند و میگویند چند نمره میدهی؟ چطوریم؟ خوبم؟ 

واقعا در عجب مانده ام از کسانی که حتی حاضر نیستند یک لینک مبارزاتی را به اشتراک بگذارند و در راه آزادی ملت ایران بکوشند تنها به فکر منافع مادی و جسمی خود هستند. من مخالف هیچ چیز در این دنیا نیستم که آزادی من را مختل کند.چون تعریف آزادی را این میدانم که کاری که به امنیت و آزادی و حریم شخصی من به صورت خصوصی یا در اجتماع ضربه نزند نامش آزادی هست ولی صحبتی که با این دوستان دارم آیا اکنون وقت این گونه بازی هاست؟ اکنون وقت این هست که وقتی ملت اسیر و دربند ایران گرفتار هستند و خیلی از افراد توان آمدن در همین فیس بوک را ندارند شما به جای استفاده از این ابزار مهم برای به آزادی رساندن ملت ایران فکر منافع شخصی خود باشید.فکر شادی های زودگذری باشید که با ماندن این جمهوری اسلامی شاید همین هم از بین برود؟ آیا واقعا اگر همه عزم خود را جزم میکردیم جمهوری اسلامی به یک روز ماندنی بود ؟ و بعد نمیتوانستید سالها بجای قر دادن در فیس بوک در دیسکوها واقعی قر دهید ؟




من حقیقتا با بسیاری از افراد و گروههای مخالف جمهوری اسلامی اختلاف سیاسی و عقیدتی شدید دارم.شاید بارها آنها را آزرده ام و بارها آنها مرا.ولی حقیقتا سر تعظیم جلو همه مخالفان جمهوری اسلامی فرود می آورم که در این روزهای حساس مبارزه را بر شادی های زودگذر ترجیح دادند.آنهایی که به مانند خود من نه برای نان و نام پای در این عرصه گذاشتیم و فقط آرزو داشتیم در یک حکومت آزاد و دموکرات زندگی کنیم.

چند نمونه از عکس این افراد را میبینید البته چهره آنها را شطرنجی کرده ام نه برای اینکه مشخص نباشد چه کسانی هستند بلکه به واسته وبلاگ من معروف نشوند.!

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

پدر، می دانم که به کجا رفته ای/نادر ایرانی

  نوشته ای از نادر ایرانی برای درگذشت پدر جناب مهدی میرقادری  پدر ! می دانم به کجا رفته ای .. می دانم چه کسی تو را با خود برده است .. اما چه...