۱۳۹۱/۰۴/۲۹

سخنان شرم آور خاتمی در زمانی که موسوی و کروبی هنوز در حصر هستند

بازهم نظام جمهوری اسلامی به خطر افتاد و روباه خاتمی سر و کله اش برای نجات این نظام پیدا شد .شرایط منطقه از یکسو که شامل سقوط بشار اسد ؛احتمال شروع جنگ و تضعیف در صحنه بین المللی  و شرایط داخلی از سوی دیگر که شامل گرانی ها ؛فشارهای اجتماعی و اقتصادی و سیاسی بر مردم داخل کشور و خفقان و حبس و حصر ملت ایران همه باعث شده که جمهوری اسلامی بر روی لبه پرتگاه سقوط قرار بگیرد.

در این شرایط حساس روباه مکار رژیم یعنی سید محمد خاتمی پیدایش شده که به کمک تئورسین جمهوری اسلامی یعنی هاشمی رفسنجانی هر جور که شده این نظام را حفظ کنند.این سخنان خاتمی مبنی بازگشت به قانون اساسی و شروع یک انتخابات پرشور در درجه اول توهین به ملت ایران و نداها و سهرابهاست  که جان خود را برای آزادی این ملت فدا کردند و در درجه دوم توهین به میرحسین موسوی و مهدی کروبی هست که با همه بحثها راجع به این دو فرد از مواضع خود در این مدت کوتاه نیامدند و حداقل در این سه سال با مردم ایران بودند.

در شرایطی که این دو نفر از دوستان دیرین خاتمی  هنوز به علت خواستن رایشان در حصر هستند صحبتهای خاتمی مبنی بر برگزاری انتخابات پرشور توهین به شعور یک ملت است.انتخابات پر شور برای چه؟ برای حفظ نظام ؟ برا ی اینکه سید علی خامنه ای در تلوزیون بیاید و بگوید که مردم ایران با شرکت پر شور در انتخابات نظام جمهوری اسلامی را تایید کردند؟ برای اینکه ما هر روز گرسنه تر و بدبختر و عقب افتاده تر شویم ؟ برای اینکه میلیون ها دلار از در آمد ملت ایران توسط عوامل رژیم به یغما برود و کارگر ایرانی نتواند نان سفره خانواده اش را تامین کند و کودک ایرانی دست فروشی کند و دختر ایرانی تن فروشی ؟

واقعا وقاحت هم جایی و حدی و مرزی دارد.خاتمی با این گفته در وقیح بودن از حسین شریعتمداری روزنامه کیهان هم پیشی گرفته است.ولی حقیقتا خوشحالم که واکنش روزنامه نگاران آزاد که همان وبلاگ نویسان ما هستند از درون و برون مرز به این سخن محمل و سخیفانه کوبنده بود  و وبلاگ نویسان که وجدان بیدار جامعه هستند نشان دادند اصلاح طلبی و هر چیز دیگر که در چارچوب نظام جمهوری اسلامی باشد دروغ و سرابی بیش نیست..

پیش به سوی سرنگونی جمهوری اسلامی با اتحاد همه نیروها که به دموکراسی و سکولاریسم معتقد هستند در چارچوب شورای ملی 

۱ نظر:

  1. شما نوشته ای که چرا خاتمی در این برهه از زمان دوباره وارد میدان سیاست شده.و نتیجه گرفته ای که برای نجات این رژیم سفاک آمده است.....عزیز دلم یک سیاستمدار یا باید در عرصه نظامی قوی باشد تا بتواند قدرت رااز حاکمیت بگیرد یا باید اگر دستش خالی ست در برهه های حساس به عرصه سیاست برگردد و به هر ترفندی که شده قسمتی از قدرت را از دست حاکم بگیرد.آقای خاتمی خوب میداند که چه میکند(برعکس اکثر شما ها که فقط شعار میدهید و با دیدن یک باتوم بدست دستها را بالا می برید).دقیقا الان زمانی ست که خواسته های خود و طرفدارانش را به حاکمیت دیکته کند.چرا که این حکومت هیچ زمان به اندازه الان در موضع ضعف نبوده.از یک طرف با سیاستهای تحریم زمینگیر شده و از طرفی نارضایتی در داخل مخصوصا در قشر فقیر جامعه رو به افزایش است.اینجاست که باید شروطی گذاشت و حاکمیت را مجبور به قبول آن کرد.آقای خاتمی پشتوانه کم کاری در زمان تصدی ریاست جمهوری را دارد و خوب میداند اگر اینبار قدرتی را بدست آورد باید با پشتوانه مردمی خواسته های بیشتری را به حاکمیت تحمیل کند.به نظر شما شروط خاتمی (آزادی زندانیان سیاسی و رفع حصر رهبران جنبش سبز.آزادی مطبوعات و احزاب.برگزاری یک انتخابات غیر فرمایشی)باعث تقویت جناح حاکم می شود؟!لازم است فقط همین شروط خاتمی اجرا شود تا اثرات مفید آنرا ببینیم.پاشنه آشیل این حاکمیت آزادی مطبوعات و آزادی احزاب قوی ست.اگر این شرط اجرا شود آیا دیگر رییس جمهور فرمایشی خواهیم داشت؟لازم است انتخابات آزاد برگزار شود ؛آنوقت دیگر نمایندگان بله قربانگو خواهیم داشت؟برادرم یا خواهرم یا باید مثل مردم سوریه جرات به خرج داد و مسلحانه در برابر این رژیم ایستاد و آن را ساقط کرد و یا اگر توان آن را نداریم با قانون خودشان به جنگ خودشان رفت.و تنها راه هم پافشاری بر احرای قانون اساسی ست.مگر میشود قانونی مبارزه کنی اما قوانین موجود را قبول نداشته باشی.پس با کدام قانون؟خاتمی وقتی میگوید :اجرای بدون تنازل قانون اساسی ؛یعنی رهبر مثل آحاد دیگر مردم در برابر قانون برابر است .یعنی باید اصل 27 اجرا شود و......بیایید دست از لجبازی با خاتمی برداریم و او را در رسیدن به اهدافش یاری کنیم تا مجبور نباشیم مثل مردم لیبی 5000 کشته بدهیم و یا مثل سوریه بیش از هفده هزار کشته بدهند و هنوز هم نتیجه نگرفته باشند هرچند که مطمئنم دیر یا زود نتیجه میگیرند.تنها راه برکناری تدریجی جمهوری اسلامی راه اصلاحات است راهی که نه کشته بدهیم ونه زندانی سیاسی در زیر شکنجه داشته باشیم.پیروزی ؛زمان میبرد و در کوتاه مدت به دست نمی آید اما بهترین گزینه اصلاحات است.امیدوارم در راه مبارزه با این رژیم سفاک موفق باشی اما با تدبیر نه از روی احساسات.از اینکه حوصله کردید و برای خواندن این سطور وقت گذاشتید سپاسگزارم.

    پاسخحذف

پدر، می دانم که به کجا رفته ای/نادر ایرانی

  نوشته ای از نادر ایرانی برای درگذشت پدر جناب مهدی میرقادری  پدر ! می دانم به کجا رفته ای .. می دانم چه کسی تو را با خود برده است .. اما چه...