۱۳۹۳/۰۸/۲۸

مرتضی پاشایی و آزادی بیان در ایران و افکار جمهوری اسلامی

 چند وقتی است نبردی در فضای مجازی راه افتاده است که پدر مرتضی پاشایی این را گفت و یا فلان خواننده آن را گفت و فلان بازیگر آن را.اصولا به نظر شما چه میزان می توان به نظرهایی که در یک سیستم جنایتکار که بیشترین میزان اعدام را در جهان دارد و کهریزک برای تجاوز به زنان و مردان و زندان های مختلف برای زندان کردن کسانی دارد که حرف مردم را زده اند اعتماد کرد ؟


چند مدت پیش با یک دوست خارجی (فرانسوی) صحبت می کردم .آن فرد گفت که مردم شما همین وضعیت را میخواهند و خودشان این را می گویند. به او گفتم مگر در ایران آزادی بیان هست که نشان دهد مردم چه چیز را می خواهند یا چه چیز را نمی خواهند ؟ بسیاری از ایرانیان حتی در همین خارج در پستوهای خود هم جرات آزادی بیان ندارند حال چطور توقع هست که در داخل با آن همه فشار و خفقان بتوانند حرف خود را بزنند. اگر عده ای این میان بر خواسته اند و شجاعانه حرفشان را می زنند این را به پای شجاعتشان بگذارید نه اینکه آزادی بیانی هست که  بتوانند نظریات خود را بیان کنند. و موضوع دیگر زمان هایی که ملت ایران برخواست و حرف خود را زد دولت های جهان کجا ایستاده بودند ؟ پشت ملت ایران یا پشت حکومت جمهوری اسلامی ؟ در سال 1388 که مردم از فرصت زد و بندهای انتخاباتی به خیابان آمدند دولت های جهان و به خصوص باراک حسین اوباما پشت حکومت ایستاد .

شما می توانید برای استناد این مصاحبه مایک اوانس را ببینید که چطور در سال 2009 سیاست باراک اوباما را زیر سوال می برد .

‎‎نگاشت‎ by Nahade Mardomi.‎


مردم ما چیزی که باید به دنیا نشان دهند را می دهند. آن هم از فرصت های پیش آمده. به مانند خرداد 88 یا همین موضوع مرگ مرتضی پاشایی . اینها هم فرصت هایی هست که نشان دهند ما با سیستم و اداره کشور به سبک آخوندیسم مشکل داریم و این موضوع را بر نمی تابیم.
آزادی بیان در ایران

اما در این میان مزدوران سایبری رژیم از هر فرصتی استفاده می کنند تا نظریات اتاقک ها وزارت اطلاعات را به مردم در فضای رسانه ای خود القا کنند. مثلا به محض اینکه دیدند مردم به صورت خودجوش و متشکل به خیابان ها آمدند و در سراسر کشور یاد زنده یاد مرتضی پاشایی را گرامی داشتند سریعا مصاحبه ای با پدر وی ایجاد کردند که مرتضی پاشایی مداح بود و روح او را جریحه دار نکنید .

می توانید برای یافتن روشهای مزدوران رژیم این ویدیو آموزشی را نیز ببینید :


‎‎نگاشت‎ by Mehdi Mirghaderi.‎


اما مهم ترین نکته این هست که ملت ایران کار خود را انجام می دهد بدون توجه به چیزی به کسی ، چون روش ملت ایران در طول تاریخ همین بوده است . اگر میبینید که هزاران نفر به مراسم بزرگداشت مرتضی پاشایی خواننده می ایند و به مراسم سینه زنی محرم و یا مراسم مرگ مهدوی کنی نمی روند بدانید این جامعه پوست انداخته و تغییر کرده است . این جامعه از هر فرصتی که طبعا بی خطر یا کم خطر باشد برای رساندن صدای خود به گوش دنیا استفاده می کنند. 

۱۳۹۳/۰۸/۲۱

مصاحبه صدا و سیما رژیم با مازراتی سوار در تهران و تحلیل آن

صدا و سیما هیچ گاه بی دلیل خبری را کار نمی کند .معمولا صدا و سیمای رژیم اختصاص دارد به مسئله ماندگارای جمهوری اسلامی و کسانی که از این رژیم منفعت میگرند. در این مصاحبه میتوانید به یک نمونه کوچک از القائات ذهنی صدا و سیمای جمهوری اسلامی به مخاطب ایرانی توجه کنید
دلایل تدارک این مصاحبه با این فرد چه بود :


1-اول اینکه تمام کسانی که سوار ماشین های انچنانی می شوند اقازاده نیستند و خیال نکنید که بین مردم عادی جامعه و بچه اخوندها فاصله طبقانی وجود دارد
2-ایران کشور امنی هست و همه نوع ماشینی میتوان در آن سوار شد
3-القا به مخاطبین که اقازاده های رژیم انسان های بخشنده ای هستند
4-القا به مخاطبین که این افراد علارقم پولدار بودن انسانهای مومن و مسلمانی هستند و روز عید قربان میخواهند ماشین را به ماشین عروس تبدیل کنند . عید قربان را فقط در این مصاحبه داشته باشید
5- اینکه بچه اخوندهای مازراتی سوار قوانین را رعایت کرده و از 120 تا سرعت بیشتر نمی روند

این فیلم را میتوانید از اینجا ببینید : 



پدر، می دانم که به کجا رفته ای/نادر ایرانی

  نوشته ای از نادر ایرانی برای درگذشت پدر جناب مهدی میرقادری  پدر ! می دانم به کجا رفته ای .. می دانم چه کسی تو را با خود برده است .. اما چه...