۱۳۹۴/۰۲/۱۵

اندرباب تعصب بی جا ، از برنج پاکستانی تا چای سریلانکایی و جیب آقازاده ها

اندرباب تعصبات بی جای ایرانیان همین بس که چای سریلانکایی میخورند و خوشحالند که «بله ما چای ایرانی می خوریم » بعد کافی هست یک نفر را اینجا ببینید که چای خود ترکیه به اسم چای «ریزه» که واقعا خوشطعم و طبیعی است را بخورد با قیافه های حق به جانب که «شما چطور این چایی ها رو میتونید بخورید ؟ »

مشکل جامعه ما اساسا انسان های چشم گرا هست که حتما پشت پاکت یک بسته چای را هم که می خرد نمی خواند ولی دهانش برای دادم نظرات بی ارزش همیشه باز است . 




در واقع جمهوری اسلامی و آقازاده هایش محصولات کشاورزی ما را به مانند دیگر محصولات ورشکست کردند تا آقازاده های دزد این نظام بتوانند با وارد کردن این محصولات (مثل چای های سریلانکایی و هندی ، برنج هندی و پاکستانی و ...) پول سنگینی از واردات به جیب زده و به عنوان محصولات ایرانی بفروشند . کافی است طعم این گونه چایی که ترکیبی از علف و رنگ سیاه هست را با چایی که قدیم در شمال کشور کاشت می شد و یا چای ریزه ترکیه مقایسه کنید . 

استعمار مملکت توسط نظام آخوندی از این بیش نیست که برنج آرسنیک دار پاکستانی به اسم "برنج مژده و برنج محسن " بسته بندی و به عنوان برنج ایرانی تحویل جامعه می شود یا چای که رنگ سیاه به آن زده  شده است به عنوان چای دو غزال ایرانی به مردم انداخته می شود تا کمر کشاورز ایرانی را شکسته و امکان رقابت را از آنها بگیرند و به این بهانه وارادات را به کشور افزایش داده و جیب های خود را پر کنند . 

نجات از این استعمار آخوندی یک تلاش ملی می خواهد که باید از کشاورز و معلم و کارگر و روشن فکر و ... همه با هم برخیزیم و یکبار برای همیشه کشور را از این ویروس 36 ساله نجات دهیم . 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

پدر، می دانم که به کجا رفته ای/نادر ایرانی

  نوشته ای از نادر ایرانی برای درگذشت پدر جناب مهدی میرقادری  پدر ! می دانم به کجا رفته ای .. می دانم چه کسی تو را با خود برده است .. اما چه...