۱۳۹۴/۱۲/۰۶

اندر باب ملت خمیری

ما ملت ایران اگر ملت خمیری ای نبودیم اکنون بسیاری از مشکلات را نداشتیم. خاصیت خمیر این است که هر جور که بخواهند آن را شکل میدهند. روزی شعار "جاوید شاه" روزی "مرگ بر شاه " .روزی شعار "انرژی هسته ای به جان ما بسته ای " روزی قر دادن از "تعطیل کردن انرژی هسته ای خواهی" . در کل شاید همیشه در طول تاریخ ایران 10% این ملت حالت خمیری نبوده و سخت بر اصول خود ایستادند که یا جانشان را از دست دادند یا مالشان را .

ملت خمیری
تلاش ما این است که بیاییم و حداقل اصولی را برای خود قرار دهیم و اجازه ندهیم به ما شکل و شمایل دهند  . این کار می تواند در خارج کشور به علت کم تر بودن فشارها راحت تر باشد  ولی لازم است حداقل هایی را تعیین کنیم و بر آن آرمان و عقیده وفادار باشیم.

لازمه دوم نیز این هست که مشکلات اجتماعی و اخلاقی خود را حل کنیم. در بین جامعه ایرانی چه در داخل و چه خارج حداقل میزان های اخلاقی و اجتماعی نیز از بین رفته است .سر رشته تمامی این مشکل را هم بگیریم باز هم به پدیده "دروغ" میرسیم که آغازگر پدیده های شوم دیگر هست . اولین نتیجه دروغ ، از بین رفتن "اعتماد" است و اگر در هر حرکت سیاسی ، اجتماعی و حتی مناسبات انسانی "اعتماد" از بین رفت دیگر بسیار سخت است که بتوانیم تشکلی ولو 2 نفره را شکل دهیم .

گرچه شاید این موضوعات نیز بی نتیجه باشد و شاید بخوانید و چند لایکی هم نثار آن کنید ولی نیاز است که یک دگردیسی درونی نیز انجام دهیم و این پدیده ها را یک به یک بازسازی کنیم . 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

پدر، می دانم که به کجا رفته ای/نادر ایرانی

  نوشته ای از نادر ایرانی برای درگذشت پدر جناب مهدی میرقادری  پدر ! می دانم به کجا رفته ای .. می دانم چه کسی تو را با خود برده است .. اما چه...