۱۳۹۵/۰۶/۰۴

خاطره ای از تقیه آیت الله طالقانی در قبل از انقلاب

آیت الله طالقانی تقیه
"پاکروان تلفن زد که: "به آقای طالقانی گفته‌ام برود خانه‌اش و آزادش کردم. من [ثابتی] گفتم: او قرار بازداشت دارد. گفت: کارهای تشریفاتی را خودتان انجام دهید. 
فردایش درست 14 خرداد 1342 بود. طالقانی در آن ایام پیشنماز مسجد هدایت در خیابان استانبول بود. مردم آنجا جمع شده بودند و طالقانی هم رفته بود به مسجد. آخوندی بالای منبر حرف زده بود. حرفهای آخوند که تمام شده بود، گفته بود که حالا از آقای طالقانی می‌خواهم بیایند بالای منبر و ما را مستفیض کنند و طالقانی گفته بود: من چون به رییس سازمان امنیت قول داده‌ام که بالای منبر نروم، پس آن میکروفن را بدهید پایین، از همین جا حرف می‌زنم. و بعد طی سخنان شدیداللحنی به دولت حمله کرده بود.
بلافاصله گزارشی نوشتم برای پاکروان که دیشب چنین شده و ایشان نشسته و از پایین منبر حرف زده. پاکروان تلفن زد که: آقا اینها مگر اخلاق سرشان نمی‌شود؟! گفتم: تیمسار! اینها ما را ظلمه، و این کارها را تقیه می‌دانند؛ اینها را چه به اخلاق؟"

از کتاب "در دامگه حادثه" (گفتگوی عرفان قانعی‌فرد با پرویز ثابتی)

منبع فیس بوک پرویز ثابتی 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

پدر، می دانم که به کجا رفته ای/نادر ایرانی

  نوشته ای از نادر ایرانی برای درگذشت پدر جناب مهدی میرقادری  پدر ! می دانم به کجا رفته ای .. می دانم چه کسی تو را با خود برده است .. اما چه...